تبعید شده ام..
میان دست هایی که بود و نبود.
میان باد های عبوس..
که تلخ فریاد میزند.
میان چشم هایی که..
بی قرار پلک میزند.
میان موج های پراکنده..
که پر میگشایند.
تبعید شده ام..
در قدم هایی که..
بی تو گام بر میدارد.
در عمق نگاهی که..
مرا از "من" ربود.
در تمام نبودنت..
تبعید شده ام..
(حاشیه):
اغاز میشوم..
در گوشه ای از وصالت.
انجا که تو به انتها میرسی.
بی من..
در تمام نبودنم.
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت